ماشه تحریم‌ها؛ تیر خلاص به اعتبار اروپا

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، چند ماه مذاکره فشرده میان ایران و سه کشور اروپایی (E۳) برای جلوگیری از بازگشت تحریم‌ها در جریان بود. چین و روسیه حتی پیش‌نویسی ارائه دادند تا فرصت شش‌ماهه‌ای برای ادامه گفت‌و‌گو‌ها فراهم شود، اما ۹ کشور به آن رأی منفی دادند. نتیجه این شد که تصمیم شورای امنیت به‌جای اجماع، تصویری از دو دستگی و انزوا را نمایش داد؛ جایی که اروپا به‌جای استقلال عمل، عملاً از خطوط کاخ سفید پیروی کرد. تریتا پارسی در شبکه اجتماعی X نوشت: «E۳ دستورالعمل خود را از اتحادیه اروپا نمی‌گیرد، بلکه از کاخ سفید می‌گیرد.» همین جمله به‌خوبی جایگاه امروز اروپا را ترسیم می‌کند.

تحریم‌ها و مقاومت اقتصادی ایران

از سال ۲۰۱۸ و خروج آمریکا از برجام، ایران تحت شدیدترین تحریم‌های آمریکا قرار داشته است. در این مدت، اقتصاد ایران با وجود فشار‌ها مسیر‌های تازه‌ای برای فروش نفت، تجارت با همسایگان و توسعه صنایع داخلی پیدا کرده است.

تحریم‌های جدید شورای امنیت و اروپا عملاً همان حوزه‌هایی را هدف گرفته‌اند که پیش‌تر توسط تحریم‌های آمریکا تحت فشار بودند. در نتیجه اثر اقتصادی آنها در ایران کمتر از گذشته است. مقایسهٔ داده‌ها نشان می‌دهد که صادرات نفت ایران در ماه‌های اخیر به سطحی رسیده که حتی بالاتر از دورهٔ برخی تحریم‌های قبلی است و مسیر‌های مالی غیر دلاری و تهاتری با کشور‌هایی مثل چین، هند و همسایگان جنوبی تثبیت شده است.

در واقع این تحریم‌ها بیش از آنکه ضربه‌ای تازه به اقتصاد ایران باشند، «تکرار سیاست‌های ناکام» گذشته‌اند و تأثیر واقعی‌شان محدود مانده است.

هزینه‌های سیاسی برای اروپا

اما در آن‌سوی ماجرا، اروپا خود را در شرایطی می‌بیند که باید میان حفظ روابط فراآتلانتیک و مدیریت پیامد‌های داخلی این تصمیم یکی را انتخاب کند. بازگشت تحریم‌ها علیه ایران در بحبوحهٔ جنگ اوکراین و بحران انرژی، پیامد‌های سیاسی زیادی برای دولت‌های اروپایی داشته است. صنایع انرژی اروپا که پیش‌تر از نفت و گاز روسیه محروم شدند، اکنون با محدودیت‌های تازه در تعامل با ایران مواجه‌اند. این در حالی است که چین و دیگر بازیگران آسیایی همچنان از مزیت خرید نفت ارزان ایران بهره می‌برند.

به این ترتیب، تحریم‌ها بیش از آنکه ابزار فشار بر تهران باشند، به ابزار «خودتحریمی» اروپا بدل شده‌اند و جایگاه صنعتی و رقابتی آن را تضعیف کرده‌اند.

تناقض در روایت‌های غربی

در حالی که دونالد ترامپ مدعی بود حملات آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران «برنامهٔ هسته‌ای را به کلی نابود کرده»، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در مصاحبه‌ای با CBS News گفت ایران همچنان ظرفیت فنی لازم برای ازسرگیری غنی‌سازی را دارد و حتی در عرض چند ماه می‌تواند آبشار‌های سانتریفیوژ را دوباره راه‌اندازی کند. این تضاد، روایت رسمی واشنگتن را زیر سؤال می‌برد و نشان می‌دهد که تحریم‌ها و حملات، نتوانسته‌اند توانمندی ایران را از بین ببرند.

برای افکار عمومی اروپا، این تناقض‌ها به‌معنای از دست رفتن اعتماد به صداقت مقامات غربی است و باعث فشار سیاسی در داخل کشورهایشان می‌شود.

ایران: باز هم همکاری، اما با شرط

ایران همچنان بر حضور بازرسان آژانس تأکید دارد. عباس عراقچی اعلام کرده بود: «بازرسان آژانس همین حالا در ایران مشغول کار هستند.» این جمله در تضاد با ادعای فرانسه بود که گفته بود بازرسان در ایران نیستند. چنین موضعی نشان می‌دهد که تهران هنوز در‌های همکاری را نبسته، اما انتظار دارد غرب نیز از اقدامات یک‌جانبه دست بردارد.

در مقابل، اروپا با تصویب تحریم‌های تازه، زمینهٔ تعلیق همکاری‌های هسته‌ای را فراهم کرده و در عمل نقش خود را در فرسایش توافقات بین‌المللی ایفا کرده است.

بعد انسانی؛ قربانیان واقعی سیاست فشار

در سخنرانی خود در مجمع عمومی، رئیس‌جمهور ایران تصاویری از قربانیان جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با ایران به نمایش گذاشت و گفت بیش از ۱۰۰۰ ایرانی در این حملات کشته شده‌اند. این تصاویر یادآور هزینه انسانی سیاست‌های فشار و جنگ است. تحریم‌ها نیز در کنار این جنگ، زندگی مردم عادی را هدف قرار می‌دهد و دسترسی به دارو و کالا‌های اساسی را دشوارتر می‌کند.

در عین حال، این فشار‌ها زمینه را برای انسجام داخلی در ایران و نگاه منفی‌تر به غرب فراهم می‌کند. به‌عبارت دیگر، تحریم‌ها نتیجه معکوس دارند و به‌جای تضعیف حاکمیت ایران، موقعیتش را در افکار عمومی تقویت می‌کنند.

پیامد‌های امنیتی؛ اروپا در مسیر بن‌بست

بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران در حالی صورت می‌گیرد که اروپا در جبهه‌های دیگر ـ از اوکراین تا قفقاز جنوبی ـ با چالش‌های امنیتی متعددی روبه‌روست. در چنین شرایطی، دشمن‌سازی از ایران و ادامهٔ سیاست فشار، نه‌تنها کمکی به امنیت اروپا نمی‌کند بلکه آن را درگیر بحران‌های تازه می‌سازد.

روابط پرتنش با تهران، باعث کاهش نفوذ اروپا در خاورمیانه و از دست رفتن فرصت‌های دیپلماتیک شده است. در عین حال، این سیاست‌ها چین و روسیه را به‌عنوان شریکان نزدیک‌تر ایران تقویت کرده و جای پای غرب را در منطقه تضعیف می‌کند.

مشروعیت حقوقی در هاله‌ای از ابهام

مکانیسم ماشه بخشی از برجام بود که پس از خروج یک‌جانبه آمریکا از توافق، وضعیت حقوقی مبهمی پیدا کرد. استفادهٔ مجدد از آن بدون بازگشت واشنگتن به برجام، پرسش‌های جدی درباره مشروعیت این اقدام ایجاد کرده است. عباس عراقچی بازگرداندن تحریم‌ها را «فاقد وجاهت قانونی» خواند و از دبیرکل سازمان ملل خواست مانع اجرای آن شود.

این پرسش در افکار عمومی بین‌المللی طنین دارد که آیا می‌توان از ابزاری توافقی استفاده کرد که یکی از طرف‌های اصلی آن توافق را ترک کرده است؟ پاسخ منفی به این سؤال، مشروعیت شورای امنیت را در این پرونده زیر سؤال می‌برد.

پیامد‌های سیاسی در داخل اروپا

در کشور‌های اروپایی، بازگشت تحریم‌ها علیه ایران به موضوعی چالش‌برانگیز تبدیل شده است. احزاب مخالف در پارلمان‌های ملی از دولت‌های خود می‌پرسند چرا باید در حالی که مردم اروپا با بحران انرژی، تورم و رکود دست‌به‌گریبان‌اند، دوباره تحریم‌هایی را تصویب کنند که بازار جهانی نفت را متشنج کرده و فرصت‌های صنعتی را از بین می‌برد.

این انتقاد‌ها نشان می‌دهد که سیاست تحریم علیه ایران به‌جای همگرایی داخلی، شکاف‌های سیاسی تازه‌ای را در اروپا ایجاد کرده است.

دیپلماسی به‌جای فشار؛ راهی برای خروج از بن‌بست

تجربهٔ چند دههٔ اخیر نشان داده که تحریم‌ها به‌تنهایی نتوانسته‌اند رفتار ایران را تغییر دهند، اما گفت‌و‌گو و تعامل هر زمان که صورت گرفته، نتایج ملموس داشته است. امروز نیز اگر اروپا و آمریکا به‌جای سیاست فشار یک‌جانبه به مسیر دیپلماسی بازگردند، احتمال احیای توافق هسته‌ای و کاهش تنش‌ها وجود دارد.

در غیر این صورت، این تحریم‌ها نه‌تنها به هدف خود نمی‌رسند بلکه به اعتبار غرب و توان اقتصادی اروپا لطمهٔ بیشتری خواهند زد.

تصمیم شورای امنیت و اتحادیه اروپا برای بازگشت تحریم‌ها علیه ایران بیش از آنکه به اقتصاد ایران آسیب بزند، به سرمایهٔ سیاسی و دیپلماتیک خود اروپا آسیب رسانده است. تناقض در روایت‌ها، مشروعیت حقوقی مبهم و پیامد‌های انسانی سیاست فشار، همه نشان می‌دهد که مسیر انتخاب‌شده راه به جایی نخواهد برد.

اروپا و آمریکا اگر واقعاً به‌دنبال امنیت و ثبات هستند، باید مسیر مذاکره و احترام متقابل را در پیش بگیرند و از تکرار سیاست‌های ناکام گذشته دست بردارند. ایران، با وجود فشارها، همچنان ظرفیت‌های فنی و اقتصادی خود را حفظ کرده و در منطقه بازیگری مهم باقی مانده است.

این حقیقت، هرچند برای برخی سیاستمداران غربی ناخوشایند باشد، اما نقطهٔ آغاز واقع‌گرایی تازه‌ای است که شاید بتواند به صلح پایدار منجر شود.

اخبار مرتبط