توافق امنیتی یا «اسلو دوم»؟ / حکومت بدون حاکمیت در انتظار سوریه
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ در حالی که رسانهها بر روی توافق پیشنهادی اسرائیل به دولت دمشق تمرکز کردهاند، ابعاد پنهان و الگوی تکرارشونده این پیشنهاد، بسیار نگرانکنندهتر از آن چیزی است که در ظاهر به نظر میرسد.
بر اساس گزارشی از وبسایت آمریکایی آکسیوس (Axios)، رژیم صهیونیستی در تلاش است الگویی شبیه به معاهده صلح ۱۹۷۹ میان اسرائیل و مصر در سینا را بر سوریه تحمیل کند. اما واقعیت این است که پیشنهاد فعلی بسیار شبیهتر به توافق اسلو است؛ توافقی که نه به آزادی، بلکه به محدودسازی مقاومت و مشروعیتبخشی به اشغال منجر شد.
چرا این توافق "اسلو دوم" است؟
در توافق رژیم اسرائیل با مصر، کل شبهجزیره سینا – حتی نوار باریک طابا – به مصر بازگردانده شد. اما در مدل پیشنهادی کنونی، سوریه نه تنها باید از جولان اشغالی چشمپوشی کند، بلکه باید اشغالگریهای جدید اسرائیل بعد از ۸ دسامبر ۲۰۲۴ را نیز به رسمیت بشناسد.
در این میان، مناطق استراتژیکی چون جبلالشیخ و تپه الحاره، که اکنون در کنترل اسرائیل هستند، بهعنوان "مناطق حیاتی امنیتی" معرفی شدهاند و دمشق باید برای همیشه از حاکمیت بر آنها صرفنظر کند.
به بیان روشنتر، در این توافق پیشنهادی، سوریه باید به یک موجودیت سیاسی بدون حاکمیت واقعی تبدیل شود؛ همان مدلی که اسلو برای فلسطینیها رقم زد.
دولت دمشق؛ دغدغهی مشروعیت یا حاکمیت؟
دولت فعلی سوریه که با شعار توخالی «نجات ملت از دیکتاتوری» و بازسازی مشروعیت ملی روی کار آمد، اکنون در حال مذاکره بر سر توافقیست که عملاً بخشی از حاکمیت کشور را واگذار میکند.
این رفتار، نشان میدهد که اولویت اصلی دولت نه بازگرداندن سرزمین، بلکه کسب بهرسمیتشناسی بینالمللی، حتی از سوی دشمن اشغالگر است.
باور غالب آن است که حکومت سوریه، پذیرش این توافق را دستاوردی بزرگ و نشانهای از "پیروزی سیاسی" معرفی خواهد کرد.
منطقه پرواز ممنوع؛ تشدید فشار بر حاکمیت سوریه
از دیگر مفاد نگرانکننده توافق پیشنهادی، ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع برای هواگردهای سوری در جنوب کشور است؛ منطقهای که از مرزهای اداری شهر دمشق به پایین را شامل میشود.
این در حالی است که حتی در عراقِ دهه ۱۹۹۰، با وجود تحریمها و منطقه پرواز ممنوع، بالگردها مجاز به پرواز بودند؛ اما اکنون رژیم اسرائیل، پرواز هرگونه هواگردی از جمله بالگردهای نظامی را نیز برای دولت سوریه ممنوع اعلام کرده است.
این میزان از محدودسازی حاکمیت هوایی، نشاندهندهی شکلگیری یک منطقه نفوذ کامل اسرائیل در جنوب سوریه است؛ منطقهای که سوریه عملاً هیچ نقش دفاعی یا اطلاعاتی در آن نخواهد داشت.
اسلو برای فلسطین؛ توافق امنیتی برای سوریه
تطبیق این طرح با توافق اسلو، فقط در سطح ظاهری نیست. ساختار، فلسفه و اهداف امنیتی هر دو توافق، کاملاً مشابه هستند.
توافق اسلو در سال ۱۹۹۳، سرزمین فلسطین را به سه منطقه A، B و C تقسیم کرد:
منطقه A: کنترل کامل امنیتی و مدنی در دست تشکیلات فلسطینی
منطقه B: کنترل مدنی با فلسطینیها، امنیتی با رژیم اسرائیل
منطقه C: کنترل کامل در دست اسرائیل (بیش از ۶۰٪ کرانه باختری)
در طرح پیشنهادی اسرائیل برای جنوب سوریه نیز، همین مدل در حال تکرار است:
مناطقی با ظاهر مدیریت محلی توسط دولت سوریه
اما کنترل امنیتی، اطلاعاتی و عملیاتی در دست رژیم اسرائیل
در عمل، رژیم اسرائیل با استفاده از "توافق صلح"، ساختار اشغالگری خود را قانونی و نهادینه میکند و از سوریه میخواهد بهجای تهدید، به تأمینکننده امنیت اسرائیل تبدیل شود.
حکومت بدون حاکمیت؛ نقش جدید دمشق در معادله صهیونیستی
بر اساس این الگو، همانگونه که تشکیلات خودگردان فلسطین به نهادی امنیتی برای اسرائیل تبدیل شد، از دمشق نیز انتظار میرود:
مرزهای اسرائیل را تضمین کند
جلوی هرگونه عملیات یا تهدید علیه اسرائیل را بگیرد
به اسرائیل اجازه مداخله آزادانه در خاک سوریه را بدهد
در این صورت، دولت دمشق بهجای نماینده مردم سوریه، به بازوی امنیتی غیررسمی رژیم اسرائیل در منطقه جنوب تبدیل میشود.
این همان «حکومت بدون حاکمیت» است که اسلو برای فلسطینیها خلق کرد، و اکنون در حال تکرار شدن برای سوریه است.
مشروعیت در برابر اشغال
پیشنهاد اسرائیل، در ظاهر بسیار جذاب است:"به رسمیت شناختن حاکمیت دمشق، در ازای تضمین امنیت اسرائیل"
اما در عمل، این معادله تماماً به نفع اشغالگر و به زیان صاحب حق طراحی شده است.تجربه اسلو ثابت کرد که چنین توافقهایی، نه تنها منجر به آزادی نمیشوند، بلکه پایههای اشغال را تحکیم میکنند.
پذیرفتن این مدل، به معنای تأیید اشغالگری اسرائیل، دست کشیدن از مناطق استراتژیک، و مشروعیتبخشی به تجاوزهای نظامی آتی است.
اگر دولت سوریه این توافق را بپذیرد، ممکن است سرنوشتی مشابه محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطین در انتظارش باشد:
حفظ ظاهر حکومتی اما بدون اختیارات واقعی،بدون امکان دفاع،بدون حق مقاومتو تحت سلطه کامل امنیتی-اطلاعاتی اسرائیل
در نهایت، این الگوی توافق، نه امنیت به همراه دارد، نه صلح و نه حاکمیت؛ بلکه مقدمهای است برای ادغام تدریجی مناطق استراتژیک سوریه در نقشه امنیتی اسرائیل.
توهم خطرناک دولت جولانی
شاید دولت سوریه تصور کند که در شرایط منطقهای و بینالمللی کنونی، چارهای جز پذیرش این توافق ندارد.اما این تنها یک توهم خطرناک است؛ چراکه نه به صلح میانجامد و نه به ثبات.
مشروعیت واقعی، تنها از دل رضایت مردم و اجماع داخلی میجوشد، نه از امضای توافقنامههایی که با اشغالگر نوشته میشود.
راه جایگزین؛ چگونه میتوان از تله اسلو فرار کرد؟
برای سوریه، هنوز راه جایگزین وجود دارد:
-
توقف فوری مذاکرات غیرمتوازن و تحقیرآمیز با اسرائیل
-
بازسازی جبهه داخلی با مشارکت تمامی جریانهای ملی و مستقل
-
توسعه طرح سیاسی انتقالی برای نجات کشور از انزوا
-
تمرکز بر احیای اعتماد عمومی و استقلال ملی
-
ورود به مذاکراتی از موضع اقتدار و حاکمیت واقعی
در غیر این صورت، تنها اتفاقی که خواهد افتاد، جایگزینی استبداد داخلی با اشغال خارجی است؛ بدون آنکه چیزی از کشور، مردم یا کرامت ملی باقی بماند.