تعرفهگذاری غیرمنطقی گاز؛ ضربه مهلک به صنعت آهن اسفنجی کشور

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، صنعت آهن اسفنجی، به عنوان یکی از زیرمجموعههای حیاتی در زنجیره تولید فولاد، نقشی بیبدیل در توسعه صنعتی کشور ایفا میکند. این صنعت که بر پایه استفاده از منابع غنی گاز طبیعی و سنگآهن ایران بنا شده، توانسته است در سالهای اخیر به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان آهن اسفنجی در منطقه تبدیل شود و سهم قابل توجهی از بازارهای صادراتی را به خود اختصاص دهد. این موضوع به دلیل ارزآوری بالا و ایجاد فرصتهای شغلی متعدد، به ویژه در مناطق صنعتی و معدنی کشور، اهمیت راهبردی برای اقتصاد ایران دارد.
آهن اسفنجی تولید شده در کشور، نه تنها مواد اولیه اصلی صنایع فولادی است، بلکه به واسطه بهرهوری بالا و مصرف انرژی کمتر نسبت به روشهای سنتی، به عنوان یک گزینه بهینه برای تولید فولاد مطرح است. این مزیتها باعث شده تا بسیاری از صنایع پاییندستی مانند تولید لوازم خانگی، خودروسازی، ساخت و ساز و حتی صنایع نظامی و دفاعی، به شدت به تأمین پایدار این ماده خام وابسته باشند.
پیامدهای افزایش قیمت گاز خوراک بر صنعت آهن اسفنجی
با وجود این اهمیت، تصمیم دولت مبنی بر افزایش چندبرابری قیمت گاز خوراک، چالشی جدی برای این صنعت ایجاد کرده است. این افزایش که در برخی موارد به بیش از ۴۰۰ درصد نیز رسیده، باعث شده هزینههای تولید به شکل چشمگیری بالا رود. این موضوع به نوبه خود، توان رقابتپذیری تولیدکنندگان داخلی را در بازارهای جهانی کاهش داده و حتی برخی واحدهای تولیدی را به تعطیلی یا کاهش شدید تولید مجبور کرده است.
از منظر اقتصادی، این اتفاق به معنای کاهش ارزآوری کشور از محل صادرات آهن اسفنجی است. در شرایطی که تحریمهای شدید بر صادرات نفت ایران سایه انداختهاند، ارزآوری غیرنفتی اهمیت بسیار بالایی دارد و هر ضربهای به صنایع صادراتمحور میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به تراز پرداختها و اقتصاد کلان وارد کند. در این راستا، سیاستگذاری نادرست در تعرفهگذاری گاز خوراک نه تنها به ضرر تولیدکنندگان و صادرکنندگان است، بلکه به اقتصاد ملی نیز خسارت میزند.
تأثیرات منفی بر زنجیره تأمین و صنایع پاییندستی
این افزایش قیمت محدود به صنعت آهن اسفنجی نمیماند و تأثیرات آن در سراسر زنجیره تأمین فولاد قابل مشاهده است. صنایع پاییندستی مانند فولادسازی، ریختهگری، تولید قطعات خودرو، لوازم خانگی و حتی صنایع ساختمانی، که به شدت به تأمین ارزان و پایدار آهن اسفنجی وابستهاند، دچار مشکل شدهاند. افزایش قیمت مواد اولیه، افزایش هزینههای تولید و نهایتاً کاهش سودآوری در این صنایع، موجب شده است که برخی واحدهای تولیدی تعطیل شوند یا به طور قابل توجهی ظرفیت تولید خود را کاهش دهند.
در این شرایط، زنجیره تأمین فولاد به هم ریخته و توازن بین عرضه و تقاضا در بازار داخلی به هم میخورد. این اختلال نه تنها موجب نوسانات قیمتی در بازار فولاد میشود، بلکه مصرفکنندگان نهایی را نیز متضرر میکند، چرا که قیمت محصولات فولادی و کالاهای نهایی افزایش مییابد و قدرت خرید مردم کاهش مییابد.
بحران اشتغال و پیامدهای اجتماعی
یکی از مهمترین پیامدهای این سیاستهای افزایش قیمت، بحران اشتغال است. صنعت آهن اسفنجی به عنوان یکی از صنایع پر اشتغال کشور، بیش از دهها هزار نفر نیروی مستقیم و غیرمستقیم را به کار گرفته است. تعطیلی یا کاهش تولید واحدهای فعال در این حوزه، به معنای از دست رفتن فرصتهای شغلی و افزایش بیکاری در مناطق صنعتی و معدنی است که خود میتواند موجب افزایش آسیبهای اجتماعی شود.
در شرایط اقتصادی کنونی کشور، با تورم بالا و فشار اقتصادی بر خانوارها، هر موج بیکاری جدید میتواند به نارضایتیهای اجتماعی و فشارهای روانی بر جامعه دامن بزند. از این رو، تصمیمات اقتصادی که منجر به از دست رفتن شغلها میشود، باید با دقت و با در نظر گرفتن تبعات اجتماعی آن اتخاذ شود.
نادیده گرفتن مزیتهای نسبی کشور
ایران از نظر ذخایر گاز طبیعی و سنگآهن یکی از کشورهای برخوردار از مزیتهای نسبی بینظیر در منطقه است. این مزیتها میتواند ایران را به قطب تولید آهن اسفنجی در خاورمیانه و حتی جهان تبدیل کند، به شرط آنکه سیاستهای اقتصادی و صنعتی با دقت و کارشناسی شده طراحی و اجرا شوند.
افزایش غیرمنطقی و ناگهانی قیمت گاز خوراک، در واقع به معنای نادیده گرفتن این مزیتها و کاهش انگیزه سرمایهگذاری در صنعت است. کشورهای رقیب که از حمایتهای دولتی مناسب برخوردارند، به سرعت جای ایران را در بازارهای جهانی میگیرند و سهم بازار ایران کاهش مییابد. این روند نه تنها آینده صنعتی کشور را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه موجب از دست رفتن فرصتهای توسعه و پیشرفت اقتصادی میشود.
اثرات زیستمحیطی و تهدیدات واردات آلاینده
یکی از نکات مهم که در سیاستگذاریهای اخیر به آن کمتر توجه شده، ابعاد زیستمحیطی صنعت آهن اسفنجی است. تولید آهن اسفنجی در ایران عمدتاً بر اساس فناوری احیای مستقیم با گاز طبیعی انجام میشود که نسبت به روشهای سنتی مانند کوره بلند و ذوب آهن، آلودگی کمتر و بازدهی انرژی بالاتری دارد.
در صورتی که صنایع داخلی تضعیف شوند و نیاز کشور به آهن اسفنجی از طریق واردات تأمین گردد، احتمال دارد محصولات جایگزین از کشورهایی وارد شوند که از فناوریهای آلایندهتر استفاده میکنند. این امر به معنای افزایش آلایندهها و اثرات منفی زیستمحیطی در سطح جهانی است که با تعهدات بینالمللی کشورها در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای در تضاد است.
ضرورت بازنگری در سیاستهای تعرفهگذاری و حمایت از صنعت
با توجه به تمامی نکات مطرح شده، ضروری است که دولت و دستگاههای متولی هرچه سریعتر سیاستهای خود در زمینه تعرفهگذاری انرژی برای صنایع راهبردی را بازنگری کنند. تعرفههای جدید باید با در نظر گرفتن مزایای کلان اقتصادی، اشتغال، صادرات و حفظ زنجیره تأمین تدوین شوند.
همچنین، توجه به بستههای حمایتی و تسهیلات مالی برای واحدهای تولیدی در معرض بحران میتواند مانع تعطیلی آنها و حفظ ظرفیت تولید شود. حمایتهای فنی و مالی برای نوسازی خطوط تولید و بهبود بهرهوری انرژی، گامی مؤثر در جهت افزایش توان رقابتی صنایع خواهد بود.
هماهنگی میان وزارت نفت، وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت اقتصاد و بخش خصوصی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است تا سیاستهای اتخاذ شده همسو و منسجم باشند و از اتخاذ تصمیمات جزیرهای که آسیبزا هستند جلوگیری شود.
در نهایت آنچه که میتوان بهعنوان جمع بندی بیان کرد این است که تصمیم دولت برای افزایش چندبرابری قیمت گاز خوراک صنایع آهن اسفنجی، در قالب یک سیاست بدون تحلیل جامع و نگاه آیندهنگر، میتواند ضربه جبرانناپذیری به یکی از صنایع کلیدی کشور وارد کند. این سیاست نه تنها زنجیره تولید فولاد و صنایع پاییندستی را تحت فشار قرار میدهد، بلکه موجب کاهش ارزآوری، افزایش بیکاری، تضعیف مزیت نسبی ایران در بازار جهانی و حتی تهدیدات زیستمحیطی خواهد شد.
بدیهی است که برای حفظ و تقویت این صنعت راهبردی، نیازمند بازنگری سریع و اصلاح سیاستها، حمایت از تولیدکنندگان و اتخاذ رویکردی جامع و هماهنگ هستیم. بدون شک حفظ ظرفیتهای صنعتی و صادراتی این بخش، به عنوان یکی از رگهای حیاتی اقتصاد کشور، از ضروریات اجتنابناپذیر در شرایط اقتصادی و سیاسی حال حاضر است.