شفافیت دیجیتال در توزیع سوخت؛ راهی برای جلوگیری از قاچاق

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، بحران ناترازی سوخت در ایران، به‌ویژه در حوزه بنزین و گازوئیل، طی سال‌های اخیر به یک چالش ساختاری و مزمن تبدیل شده است. گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد روزانه بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون لیتر سوخت از کشور خارج می‌شود که این رقم تقریباً با میزان ناترازی واقعی سوخت برابری می‌کند؛ رئیس مجلس شورای اسلامی نیز این آمار را تأیید کرده و گفته است: «روزانه بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون لیتر فرآورده از کشور قاچاق می‌شود، تردید نکنید این قاچاق سازماندهی شده است».

 

بخشی از این ناترازی، ناشی از قاچاق گسترده است و اگر مسیر‌های غیررسمی کنترل شود، شکاف عرضه و تقاضا به شکل قابل توجهی کاهش می‌یابد. همزمان، روند مصرف داخلی سوخت افزایشی بوده و تولید نیز یا ثابت مانده یا رشد بسیار کمی داشته است؛ بررسی‌ها نشان می‌دهد در سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۴ کسری سوخت به یک مسئله پایدار و اثرگذار بر اقتصاد ملی تبدیل شده است. این شرایط، ضرورت اصلاحات بنیادی در سیاست‌گذاری انرژی و مدیریت منابع را بیش از پیش آشکار می‌کند.

 

فقدان شفافیت داده؛ علت نادیده‌گرفته‌شده

یکی از عوامل کمتر بررسی‌شده در بحران ناترازی سوخت، فقدان شفافیت و یکپارچگی داده‌ها در حوزه تولید، توزیع و مصرف انرژی است. بدون دسترسی دقیق به اطلاعات مبادی تولید، مسیر‌های توزیع، میزان عبور و مصرف نهایی، تشخیص الگو‌های غیرعادی و مدیریت ناترازی تقریباً غیرممکن می‌شود. وزارت نفت ایران با راه‌اندازی نظام انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات گامی در جهت شفاف‌سازی برداشته است، اما داده‌های مربوط به سوخت هنوز ناکافی و پراکنده‌اند و تحلیل جامع را دشوار می‌سازند. تجربه پروژه ملی هوشمندسازی در حوزه برق، که شامل نصب کنتور‌های هوشمند و زیرساخت شبکه دیجیتال برای رصد مصرف است، نمونه‌ای موفق از بهره‌گیری داده برای مدیریت مصرف به‌شمار می‌رود. حرکت مشابه در حوزه سوخت، از پالایشگاه تا مصرف نهایی، می‌تواند امکان رصد دقیق، تشخیص قاچاق و مدیریت ناترازی را فراهم کند و بنیان تصمیم‌گیری‌های سیاستی پایدار را تقویت نماید.

 

سرانه مصرف غیرعادی در استان‌های مرزی

در بررسی ناترازی سوخت در ایران، یکی از نشانه‌های بارز و کمتر مورد توجه، تفاوت‌های غیرعادی در سرانه مصرف سوخت بین استان‌های مرزی و استان‌های مرکزی مانند تهران است. این تفاوت‌ها، به‌ویژه در مصرف بنزین، می‌تواند نشان‌دهنده قاچاق گسترده سوخت باشد. برای مثال سرانه مصرف استان‌های مرزی چندبرابر استان‌های مرکزی نظیر استان تهران است که حداقل ۸ برابر این استان‌ها جمعیت دارند و همچنین مرکز فعالیت‌های صنعتی هستند. جالب است که روند سرانه مصرف سوخت در استان‌های مرکزی تغییر ثابت بوده، اما این میزان در استان‌های فرعی رو به افزایش است که نشان دهنده‌ی روند رو به رشد قاچاق سوخت از مرز‌های کشور است.

/////////////

 

/////////////

 

نقش تقاطع‌گیری داده‌ها در کشف قاچاق

در مبارزه با قاچاق سوخت، یکی از رویکرد‌های نوین و مؤثر، تقاطع‌گیری داده‌ها است. این روش با ترکیب داده‌های مختلف از منابع گوناگون، امکان شناسایی الگو‌های غیرعادی و انحرافات در زنجیره تأمین سوخت را فراهم می‌آورد.

تقاطع‌گیری داده‌ها به‌معنای ترکیب و تحلیل هم‌زمان داده‌های مرتبط از منابع مختلف است. در حوزه سوخت، این منابع می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

• پیمایش وسایل نقلیه: اطلاعات مربوط به مسیر‌های طی‌شده توسط خودروها، می‌تواند نشان‌دهنده فعالیت‌های غیرمجاز باشد.

• اطلاعات کارت سوخت: تراکنش‌های انجام‌شده با کارت‌های سوخت، می‌تواند الگو‌های مصرف غیرعادی را نمایان سازد.

• داده‌های فعالیت‌های صنعتی: میزان مصرف سوخت در صنایع مختلف، می‌تواند با تولید و فعالیت‌های صنعتی مرتبط باشد.

• آمار توزیع و فروش در پمپ‌بنزین‌ها: میزان توزیع و فروش سوخت در پمپ‌بنزین‌ها، می‌تواند با تقاضای واقعی مصرف‌کنندگان هم‌خوانی نداشته باشد.

 

با ترکیب این داده‌ها، می‌توان الگو‌های غیرمعمول مانند مصرف بالای سوخت در مناطق مرزی بدون وجود فعالیت صنعتی مرتبط را شناسایی کرد. این امر به‌ویژه در استان‌های مرزی که سرانه مصرف سوخت بالاتری دارند، اهمیت دارد.

 

در سطح جهانی، استفاده از فناوری‌های نوین در کشف قاچاق سوخت مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال، در صنعت نفت و گاز، سامانه‌های ردیابی مبتنی بر اینترنت اشیا و هوش مصنوعی برای شناسایی انحرافات واقعی در داده‌ها به‌کار گرفته شده‌اند. این سامانه‌ها با تحلیل داده‌های جمع‌آوری‌شده از حسگر‌ها و دستگاه‌های متصل، امکان شناسایی نشت‌ها، تغییرات غیرمجاز و سایر انحرافات را فراهم می‌کنند.

 

در ایران نیز با بهره‌گیری از این فناوری‌ها، می‌توان به بهبود شفافیت و کارایی در مدیریت مصرف سوخت دست یافت. اجرای سامانه‌های ردیابی پیشرفته و استفاده از بلاک‌چین در زنجیره تأمین سوخت، می‌تواند به کاهش قاچاق و بهینه‌سازی مصرف سوخت کمک کند.

 

در نهایت، تقاطع‌گیری داده‌ها و استفاده از فناوری‌های نوین، ابزار‌های مؤثری در کشف و پیشگیری از قاچاق سوخت به‌شمار می‌روند. اجرای این رویکرد‌ها در ایران، با توجه به شرایط خاص کشور، می‌تواند به بهبود وضعیت ناترازی سوخت و افزایش شفافیت در مدیریت منابع انرژی منجر شود.

 

ایجاد حکمرانی داده انرژی و سامانه‌های هوشمند نظارتی

در شرایط کنونی، ایجاد حکمرانی داده انرژی به‌عنوان یک چارچوب مدیریتی جامع، می‌تواند به‌طور مؤثری در بهبود شفافیت، کارایی و نظارت بر مصرف سوخت در ایران نقش‌آفرینی کند.

اجزاء پیشنهادی برای پیاده‌سازی حکمرانی داده انرژی:

• توسعه سامانه دیجیتال یکپارچه توزیع سوخت: ایجاد سیستمی که از پالایشگاه‌ها تا مصرف‌کنندگان نهایی را تحت پوشش قرار دهد، می‌تواند به نظارت دقیق‌تر و بهینه‌سازی مصرف سوخت کمک کند.

• استفاده از فناوری‌های هوشمند: به‌کارگیری کنتور‌های دیجیتال، سیستم‌های ردیابی لحظه‌ای و تحلیل به‌موقع امواج مصرف، امکان شناسایی الگو‌های غیرعادی و انحرافات را فراهم می‌آورد.

• انتشار داده‌های منتخب در دسترس عموم: ارائه اطلاعات مرتبط با مصرف سوخت به‌صورت شفاف و در دسترس عموم، می‌تواند اعتماد عمومی را افزایش داده و زمینه را برای مشارکت‌های کارشناسی فراهم کند.

 

پیامد‌های مثبت پیاده‌سازی حکمرانی داده انرژی:

• کاهش قاچاق سوخت: با شناسایی نقاط ضعف و آسیب‌پذیر در سیستم توزیع، می‌توان از سوءاستفاده‌های احتمالی جلوگیری کرد.

• ارتقای عدالت در تخصیص سوخت: اطلاعات دقیق و به‌موقع می‌تواند به تخصیص عادلانه‌تر منابع سوختی کمک کند.

• کاهش منابع هدررفته: نظارت مؤثر بر مصرف سوخت می‌تواند به کاهش ضایعات و هدررفت منابع منجر شود.

• تقویت برنامه‌ریزی بلندمدت: داده‌های معتبر و جامع، ابزار مناسبی برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و برنامه‌ریزی‌های آینده فراهم می‌آورد.

در نهایت، پیاده‌سازی «حکمرانی داده انرژی» می‌تواند به‌عنوان گامی مؤثر در جهت بهبود مدیریت منابع سوخت، افزایش شفافیت و کاهش فساد در سیستم توزیع سوخت کشور مطرح شود.

 

بحران ناترازی سوخت در ایران بیش از آنکه صرفاً ناشی از کمبود تولید یا اختلاف قیمت باشد، با ضعف‌های جدی در حکمرانی داده‌ای گره خورده است. بدون دسترسی شفاف به آمار مصرف و توزیع، هرگونه اصلاح قیمتی یا تخصیص بودجه نمی‌تواند به‌تنهایی مشکل را حل کند.

 

راهکار گام‌به‌گام برای مقابله با ناترازی شامل تحقق شفافیت کامل در آمار مصرف و توزیع سوخت است، به‌گونه‌ای که داده‌ها در دسترس نهاد‌های نظارتی و کارشناسان قرار گیرد. همچنین، استقرار سامانه‌های داده‌محور و هوشمند، شامل ردیابی لحظه‌ای، تحلیل تراکنش‌های کارت سوخت و نظارت دیجیتال بر پمپ‌بنزین‌ها، امکان شناسایی الگو‌های غیرعادی را فراهم می‌آورد. مشارکت مردم و رسانه‌ها در نظارت، به‌مثابه همکاری عمومی برای کاهش فساد و ناترازی، می‌تواند اثرگذاری سیستم‌های حکمرانی داده را چند برابر کند. در نهایت، حکمرانی داده‌ای در حوزه سوخت نه تنها به کاهش قاچاق و ناترازی کمک می‌کند، بلکه اعتماد عمومی به مدیریت انرژی را بازسازی کرده و زمینه‌ساز برنامه‌ریزی پایدار و عدالت در تخصیص منابع می‌شود.

اخبار مرتبط