دامگه حادثه در فلوریدا
عرفان قانعیفرد در کتاب پرحاشیهاش، «در دامگه حادثه»، داستان پرویز ثابتی را در مقام چهرهای بازگو میکند که سالها در متن قدرت و امنیت ایران پیش از انقلاب نفس کشید، ولی با مهارتی غریب از تیغ حوادث جان به در برد.
عرفان قانعیفرد در کتاب پرحاشیهاش، «در دامگه حادثه»، داستان پرویز ثابتی را در مقام چهرهای بازگو میکند که سالها در متن قدرت و امنیت ایران پیش از انقلاب نفس کشید، ولی با مهارتی غریب از تیغ حوادث جان به در برد. طنز تلخ روزگار اینجاست که حالا خود ثابتی، آن مقام امنیتی مقتدر، در «دامگه حادثه»ای تازه افتاده است؛ نه در تهران که در قلب آرام فلوریدا. پس از پنج دهه زندگی در سایه و سکوت، نورافکنها حالا به سوی او برگشتهاند؛ نوری که این بار از دوربینهای رسانهها آغاز شد و حالا به صحن دادگاه فدرال کشیده شده است.
ماجرا از آن عکس زمستان ۱۴۰۱ شروع شد؛ عکسی خانوادگی که نخستین تصویر تازه از ثابتی را پس از نزدیک نیمقرن به دنیا نشان داد. تصویر، مسیر را برای حضور رسانهای بیسابقهاش در مستند پنجقسمتی منوتو در پاییز ۱۴۰۲ هموار کرد؛ حضوری که ظاهرا او را از سایهها بیرون کشید و بهای سنگینی برایش داشت. فقط یک سال بعد، شکایت ۲۲۵ میلیون دلاری سه فعال سیاسی سابق، که میگویند به دستور او شکنجه شدهاند، ثابتی را به دادگاه کشاند. از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷، او رئیس اداره کل سوم ساواک (امنیت داخلی) بود؛ فردی که گزارشهای سازمان سیا در ۱۹۷۸ از او به عنوان یکی از هراسانگیزترین چهرههای رژیم شاه یاد کردند. با این حال، از ۱۳۵۷ تا همین چند وقت پیش، کسی به درستی نمیدانست «مقام امنیتی» در کدام نقطه از آمریکا زندگی میکند.